مصادره نام سازمان حقوق بشرکردستان کاری غیر اخلاقی است


محمدرضا اسکندری:

  توسط تعدادی از دلسوزان روژهلاتی با رهبری کاک صدیق کبووند  تشکیل شده است. در این رابطه این سازمان بهائی سنگین تا به امروز پرداخت نموده که یک نمونه آن تحمل ده سال زندان کاک صدیق است که به تازگی از زندان آزاد شد و و خود تبعیدی تعداد زیادی از کسانی که برای این نهاد کار می کردند که در خطر زندان و شکنجه بودند.
متاسفانه همانند گذشته که بعضی جز  سو استفاده از رنج و زحمت دیگران کار دیگری بلد نیستند آقای جمال پور کریم نام سازمانی را که با خون دل کبودوند و یاران وی برپا شده بود با یک پسوند به نام خود در فرانسه ثبت نمود.
 البته این هم از همان کارهایی است که فقط از کرد روژهلاتی بر می آید . فردی که  می خواهد یک شبه نام آور در عرصه حقوق بشر، روزنامه نگاری و سیاست و حل مشکلات منطقه ای  شود با سوء استفاده از یک نام و تنها اضافه کردن یک پسوند، تلاش کند همه ی اعتبار آن سازمان را به نام خود مصادره و به همه ی تلاش های این سازمان در ده سال گذشته پشت پا زده و برای خود نامی و نشانی واعتباری دست و پا کند. اعتبار و مشروعیتی که حاصل رنج کسانی در داخل کردستان است و نه در اروپا و....؟ اخلاق کجاست؟
حال سئوال اینجا است.
تا کی این دور تسلسل بیمارگونه و استفاده کردن از نامهای تقریبا شبیه به هم در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حقوق بشری و غیره  باید در بین کوردهای روژهلات ادامه داشته باشد؟
آیا آقای پورکریم یاد نگرفته است وقتی که  کردهای روژهلات که وابستگی حزبی ندارند  در جلسات سیاسی احزاب روژهلاتی شرکت می کنند باید برای اکثریت مردم توضیح دهند اگر این جلسه مال دمکرات است اول بگویند این جلسه مال کدام دمکرات است وابسته به کدام حزب دمکرات و اگر مال  کومه له است مال کدام جریان کومه له است . تازه این جای خود دارد که در خارج از کشور بخصوص کشورهای اروپائی بعضی اوقات به ما می خنندند و می گویند ما یک هفته پیش با نمایندگان حزب شما ملاقات کردیم تازه باید فرد حزبی باید زمان زیادی موقت بگذار و فرد اروپائی را توجیه کند و بگوید نه ان یک دمکرات دیگر است یا کومه له دیگر اخر ما یک کلمه پیشوند و پسوند اضافه داریم.
 حال وی با توجه به تجربه تلخ نامگذارهای مشابه که از منشعبین سیاسی از احزاب کلاسیک روژهلاتی بدست آورده ایم و هم مردم داخل و هم جهان اروپا را سردر گم کرده ایم ان هم به خاطر اینکه هیچ فردی حاضر نیست پس از جدائی نام تازه ای انتخاب کند چون فکر می کند بدون این نام نمی تواند کاری را از پیش ببرد چون اعتقاد دارد در این نام و شهیدان این جریان او هم سهمی دارد چه شده که آقای پورکریم که نه سهمی و نه رنجی در کار سازمان حقوق بشر کوردستان که کاک صدیق هزینه های آن را پرداخت نموده است نام وی را مصادره نموده است؟
البته باید این را تاکید کنم این بار کار آقای پورکریم یک فرق با کارهای که حزب وی و سایر احزاب کلاسیک در نام گذاری های دارد و ان این است که آقای پورکریم و احزاب کلاسیک وقتی که آقای کبودوند و تعدادی از دوستان داخل کشور سازمان حقوق بشرکردستان را پایه گذاری نمودند آنها در باشور کوردستان فریاد بر آوردند که این افراد فعال مدنی و حقوق بشری نیستند و توسط رژیم درست شده اند. اما وقتی که در عمل دیدند که نه در داخل جوانه های جنبش مدنی در حال رشد است و مردم روژهلات حاضر به بها دادن برای این جنبش مدنی هستند چراغ خاموش از حرف های گذشته دست کشیدند و مجبور به پذیرش این مسئله شدند که جنبش مدنی در داخل است و اگر ما مخالف باشیم آنها با کارهای خود به پیش می روند و نیاز به ما در خارج از مرزها ندارند که انها را تایید یا نفی کنیم.
تا انجا که من می دانم و با دوستان حزب دمکرات کوردستان ایران تماس دارم خیلی از کارهایی که جمال پور کریم انجام می دهد و تحلیلهای که در رابطه با منطقه انجام می دهد هیچ رابطی به حدکا ندارد.
من از یکی از دوستان خوبم شنیدم که آقای پورکریم گفته بود، کوردانه و اسکندری که مسئله حج رفتن و ارتباط سیاسی من با دولت عربستان را در کوردانه و سوشیال میدیا مطرح نموده بود من به دستوررهبری  حدکا رفته بودم اما حدکا پشت من را خالی کرده و از من دفاع نکردند؟
من این گفته و حتی تحلیل چند خطلی وی را که یک هفته پیش در فیس بوک که نوشته بو،د روژهلاتی باید برای استقلال روژهلات کوردستان تلاش نماید و نه فدرالیسم و برای تحققیق این عمل باید روژهلاتی در هلال سنی به رهبری عربستان و در کنار اسرائیل وامریکا می تواند به استقلال دست یابد. با یکی از نفرات در رهبری حدکا مطرح نمودم. ایشان گفتند این حرف ها دروغ بزرگ است و در ضمن حدکا این حرف ها را نه قبول دارد و نه به این نتیجه رسیده است که باید برای استقلال از هلال سنی و اسرائیل و امریکا کمک گرفت. من از وی خواستم چرا حدکا در این رابطه موضع نمی گیرد که وی گفت قرار نیست که رهبری حزب برای نفر دست هزارم حزب که هر روز یک فیل هوا می کند اطلاعیه صادر کند.
برگردم به اصل مطلب و تشکیل یک سازمان حقوق بشری که نام آن مصادره شده است و ارگانی به نام انسانیت و پرداختن به نقض حقوق بشر و مسایلی از این دست.
به باور شما هدف از این کار آقای پور کریم چیست؟
چرا وی از میان هزاران نام که می توانست استفاده کند این نام را که متعلق به سازمان حقوق بشرکردستان در20 فروردین ماه 1384 است و  توسط کبووند تاسیس شده انتخاب نموده و تازه به نام خود ثبت نموده است؟
آیا آقای پورکریم نمی دانند که آقای کبووند بیش از 10 سال است که تلاش نموده این سازمان را در ایران ثبت کند. آیا وی می داند که قبل از زندانی شدن آقای کبووند من و چند نفر از دوستان به آقای کبووند پیشنهاد کردیم که سازمان را در اروپا ثبت کنیم وی گفت این سازمان باید اول در ایران ثبت شود چون هدف من و دوستان کار در داخل است و باید این اتفاق در ایران بیفتد نه در خارج از کشور.
آیا وی می خواهد همانند انچه احزاب روژهلاتی که تشابه اسمی دارند در جاهای مختلف خود را به نام سازمان آقای کبووند جا بزند و معرفی کنند . اگر این را در ذهن دارد یک کار غیر اخلاقی است و اگر این مسئله در ذهن وی نیست پس چرا این نام را به نام خود مصادره نموده است.
در پایان من از رهبری حدکا بخصوص کاک مصطفی هجری که خود برای آزادی کاک صدیق کبووند پیام تبریک به خاطر آزادی وی فرستاد می خواهم این حرکت پورکریم که خود را عضو حدکا می دادند محکوم و نام سازمان حقوق بشرکردستان و نشریه “مروفایتی” به معنای انسانیت را به صاحب اصلی آن که کبووند است بازگرداند تا دیگر بار نه پورکریم و نه کسی دیگری دست به مصادره نام و کارها و زحمات دیگران نزننند.