در جائی که امکان انتخابات وجود ندارد، تحریم تنها گزینه ای است که باقی می ماند


کوردانه: محمدرضا اسکندری: مصاحبه با مختار شلالوند فعال سیاسی و حقوق بشری و از اعضای خانواده های اعدام شدگان: هدف ازشرکت درانتخابات درواقع جستجوی این فرصت برای مردم است، که بتوانند رئیس دولت و نمایندگان خود را که دارای پتانسیل و قابلیت بهتری برای فراهم آوردن شرایط بهتر اجتماعی هستند را برگزینند. با برخورداری ازدموکراسی حتی از نوع  نیم بندآن، جای این امید است که بتوان تاثیری هر چند اندک دراین روند داشته باشد.
ولی چنانکه آشکار است از ابتدای حاکمیت سیاسی- ایدئولوژیک این رژیم تا کنون گشایشی که نشده هیچ، بلکه براستی هرروز بد و بدتر شده از دوره بازرگان و بنی صدر تا الان که روحانی میدان داراست نمودار شرایط اجتماعی، معیشعت و حقوق شهروندی بطور کلی سیر نزولی داشته.
 ببینید در دولت «اعتدال» مهمترین وزارتخانه که واقعاً معیار عدالت و شاخص یک حکومت است به بیرحم ترین مهره اطلاعاتی رژیم و قاتل زندانیان سیاسی واز عوامل کشتار 67 یعنی مصطفی پور محمدی و اعضاء تیمش سپرده شده است. آنان به آدمکشی چون فریضه ای دینی نگاه می کنند و بی مهابا حکم به کشتن می دهند.

تلاش برای «حل دموکراتیک» مشکلات  ایران و روژهلات کوردستان شرکت فعال در انتخابات یا تحریم
کوردانه: محمدرضا اسکندری: مبارزه مدنی با یک دولت دیکتاتور سخت تر از هر نوع مبارزه دیگری است، در دنیای واقعی مردم، یک رهبر خوب سیاسی کسی است که از شرایطی خاصی که در کشور شان بوجود می آید حداکثر استفاده را بکنند. این رهبران تلاش می کنند با دادن کمترین هزینه، از طریق قانون اساسی و ضعیف ترین اصول قانونی کشور برای خواسته های ملت خود استفاده کنند.

 متاسفانه پس از اولین انتخابات مجلس ایران بیشتر احزاب و سازمانهای کوردستانی و سراسری ایران همیشه انتخابات را تحریم می کردند.  غیر از دو انتخابات گذشته که آقای عبدالله مهتدی دبیر کل حزب کومله کردستان ایران و خالد عزیزی، دبیرکل پیشین حزب دمکرات کردستان اعلام نمودند که دوران تحریم ها به شیوه گذشته به سر آمده است. آنها در این مصاحبه دلیل حمایت نکردن دو حزب از تحریم دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی ایران را تشویق مردم کوردستان در شرایط بوجود آمده در زمان انتخابات برای مطرح کردن حق انتخاب کردن و انتخاب شدن می دانند و معتقد هستند که در شرایطی که زمان انتخابات بوجود می آید مردم می تواند از خواسته به حق خود که یک انتخاب آزاد است صحبت نمایند و در این مسیر گام بر دارند. اما روز پنجشنبه گذشته 6 حزب روژهلاتی بدون دعوت از سایر احزاب که حتی بزرگتر از بعضی از انها از تعداد نیرو بودند اعلام تحریم انتخابات ریاست جمهوری شوراها نمودند.
همانند گذشته کوردانه می خواهد نظر شما را در اختیار ملت روژهلات کوردستان قرار دهد جواب دادن شما بردن دیدگاه حزب و سازمان و فرد شما به میان توده ها است.
حال توجه شما را به مصاحبه با کاک مختار شلالوند  فعال سیاسی، حقوق بشری و از اعضای خانواده  اعدام شدگان جلب می کنیم

نظر شما به عنوان یک فعال سیاسی و مدنی در رابطه  انتخابات  ریاست جمهوری  و شوراها در ایران چیست
اگر انتخابات در اصل برای دگرگونی درراه رشد دموکراسی و بهبود شرایط جامعه باشد هر چقدر هم اندک تازه میشود بهمان اندازه دل خوش بود اما طی تقریباً چهاردهه چنین روندی نداشته است. گفته می شود اگر انتخاب نکنیم انتصاب، بیشتر قوت می گیرد. آیا تحت جباریت حاکم چنین فضائی متصور است که منتخبین خود را بر گزینیم؟  رژیمی که می گوید مردم و رای مردم معیار نیست و نظام مشروعیت خود را از خداوند می گیرد و ولی فقیه مسلط بر مقدرات مردم هست آیا جای سخنی باقی می ماند؟
در این شکی نیست که انتخابات پیش رو یک انتخابات با معیارهای جهانی و دمکراتیک نیست، بایکوت کردن و تحریم آن چه آثار و تبعات مثبت و منفی در جامعه دارد؟
بایکوت کردن انتخابات فرایند طبیعی شرایط حاکم بر انتخابات است، شرایطی که ناظربرهیچ گونه دموکراسی و یا حتی چشم انداز بهتری نیست. چاره دیگری جز تحریم نیست. این تنها کار مثبتی است که انجام می گیرد.
ساده ترین کار احزاب  و شخصیت های سیاسی تحریم انتخابات،  با دادن یک اعلامیه یک صفحه ای است، پشتوانه این اعلامیه یک صفحه ای برای اینکه در بین توده های مردم عملی شود چیست؟ چه پروژه ای احزاب در داخل باید داشته باشند که تحریم حداکثری شود؟
درست است که تحریم انتخابات بیش از نوشتن چند سطر بروی یک اعلامیه نیست اما این کار بیشتر پاسخی برای آینده است، و نشان ازموضع گیری یک حزب، جمعیت و...ازشرایط حاکم برانتخابات آن برهه زمانی است.
.رهبران خوب می دانند درمبارزه مدنی اعلام مواضع وآگاهی رسانی و کار تئوریک قدمی در راه وضعیت بهتر است. افشاگری های گسترده و بردن ایده خود به میان توده های مردم به شیوه های مختلف در عصر دنیای دیجیتالی کنونی و همچنانکه در اوایل انقلاب احزاب با روزنامه و نشریه این کار می کردند که تمامی این فعالیت ها برای رژیم حکم کار نظامی دارد، و همانطور که دیده ایم مستوجب مرگ و زندان های طولانی مدت میشود. اینکه بیائید و به منتصبین نظام رای دهید و اسمش را انتخابات بگذاریم خود فریبی و رسمیت دادن به دیکتاتوریست.
احزاب سراسری مخالف جمهوری اسلامی و احزاب  کردستانی  به غیر از یک دوره که بصورت فعال دعوت مشارکت نمودند و چند حزب در دو سه دوره گذشته سکوت نمودند همیشه تحریم انتخابات بوده است. می توانید بگویید ملت  کرد چه سودی از آن تحریم ها به دست آورد؟
شاید گفته شود احزاب کرد وسایراقوام تاکنون سودی چنانکه باید نبرده اند. البته این عقیده وجود دارد که انتخابات بنا نیست همه آرمان های مردم را بر آورده کند. ولی باید این امید را داشت که با منتخبین اصلح به شرایط نزدیک شد، اما رای دهندگان با چهره های مخدوشی مواجه هستند که طی سالیان در سرکوب مردم خود را نشان داده و حالا قبل از هر چیز منتصب شده های رژیم هستند. آیا عدم مشروعیت رژیم به عیان دیده نمیشود؟
همین بی آینده کردن رژِم گامی بلندی محسوب نمی شود؟ در قلمرو دیکتاتوری عنان گسیخته انتظاری بیش ازاین می رود؟ عدم مشروعیت و بحران درون رژیم حاصل همین مبارزات سخت وطاقت فرساست، ابزارسرکوب وشدیدترین شیوه های امنیتی و دوایرتفتیش بخاطرهراس ازهمین مبارزات ونیز نافرمانی های مدنی است. چه سودی بهتر از این. خمینی گفته بود بقای رژِم مهمترین مسئله است حتی اگر مناسک و شرع را رها کنند (چیزی با این مفهوم) وهمین امرموضوع اختلافش با آیت الله منتظری بود که ایشان خواستار رعایت کامل شرع اسلام بود و نه چیز دیگر و این اختلاف نظردر موضع گیری بروی اعدام های 67 به اوج خود رسید. حالا چگونه این ایلغار خونخوار تن به اصلاحات و یا انتخابات آزاد می دهند وقتی که میدانند نتیجه آن چه خواهد بود. رژیم درهر نوع فعالیت مدنی را بسته است.
شما می توانید از لحاظ تاریخی یک مثل بزنید که با این شیوه که احزاب مخالف سراسری و این  شش حزب  روژهلاتی انتخابات را تحریم کرده اند ملتی در کشوری  از جهان به نتیجه مدنی رسیده باشد؟
در خصوص این سئوال باید توجه داشت، آیا این نظام با هیچ کشوری در دنیا قابل مقایسه هست؟ آیا به قوانین و مصوبات خود در صورت لازم پایبند هست؟ وقتی همانطور که گفته شد مشروعت از خدا بدست آورده و با امام زمان در ارتباط است جائی برای صندوق رای باقی می ماند و یا اینکه نمایشی بیهوده است که مصرف خارجی و بهانه ای برای مشروعت وجوازسرکوب محسوب میشود. مگر اینکه فرض کنیم ایران نیز چون نیکاراگوای قدرت را به رای مردم خواهد گذاشت و رهبری سیاسی را واگذار خواهد کرد که این به شوخی بیشتر شبیه است. ولی در جائی که امکان انتخابات حتی با حد اقل دموکراسی باشد نیازی به تحریم ندارند. 
چه زمانی ما می توانیم  بگوئیم تحریم انتخابات از سوی احزاب، تاثیری بر روند برگزاری انتخابات در ایران و کردستان داشته است؟
حد اقل این کار اینست که به مشروعیت رژیم ضربه می زند. حالا اگر از آن طرف قضیه به موضوع نگانه کنیم و در مضحکه انتخابات رژیم شرکت کنیم ، برعکس به آن مشروعیت می دهیم و بدین وسیله رژیم انتصابی را که در هیئت انتخابات انجام می دهد پذیرفته ایم علم. مگردرسایه اختناق و ترس  چیزی را بعیان میشود مشاهده کرد؟ بحران عمومی حاکم بر کشور که روز بروز فاصله خود رژیمیان و تضادهای آنان را بیشتر می کند نتیجه مبارزه با نظام است ونه شرکت در نمایشات عوام فریبانه آن.

اگر رابطه ی معناداری میان تحریم انتخابات از سوی احزاب و مشارکت مردم در ایران و کردستان وجود نداشت به باور شما چه دلیل یا دلایلی می تواند وجود داشته باشد؟
راستش نمی فهمم چه رابطه معنی داری هست! احزاب بدرستی تحریم می کنند، اما مردم شرکت می کنند، آیا این تناقض راچیزی غیر از اختناق و ضرب و زورتوجیه میکند؟  قبلا توضیح داده ام
 در مورد هریک از بخش های شمال، مرکز و جنوب ایران و  روژهه لات کردستان، چه تفاوت ها، شباهت ها و ویژگی های برجسته ای در نگاه به انتخابات وجود دارد؟
به نظرمن نگاه تمام مردم ایران بخصوص کردها به انتخابات تقریبا یک جوراست البته این غیر از جماعت رژیمی و و هموندان سیاسی آنان است . انتخابات نا مشروع و بی نتیجه. مگر کرد طی حیات این نظام غیرازستم چیزی راتجربه کرده است. وتا آنجا که به کردها مربوط است این ستمکاری در همه مناطق کرد نشین یکسان بود.
تحریم انتخابات چه فرصت ها و تهدیدهایی با خود برای مردم ایران و روژهلات  کوردستان دارد؟
این تقریباً همان سئوال دوم است. به نظر من تحریم گزینه ای طبیعی در شرایط اختناق است، مگر شرکت در انتخابت تغییری را بوجود می آورد غیر برسمیت شناختن نظام. تحریم چه برای کردها و چه تمام ایران عمق نارضایتی واعتراض را نشان می دهد، که انتخابات مشروع نیست، این همان قدم مثبت است که در بالا هم اشاره کردم، کم خرج ترین و کم خطر ترین نوع مبارزه مدنی، که البته شیوه های دیگر اعتراض و مبارزه از آن بیرون می آید. 
در سال های گذشته و به ویژه در نیمه ی دوم عمر جمهوری اسلامی، مردم  ایران و کردستان علیرغم اعلام رسمی تحریم انتخابات از سوی احزاب سراسری و اکثر احزاب روژهه لات، در انتخابات حضور و مشارکت معناداری داشته اند اگر این بار هم شرکت نمودند آیا می تواند نتیجه گرفت این احزاب پایگاهی در میان توده ها ندارند؟
اگر باور داشته باشیم که انتخابات ناظر بر هیچ چشم انداز وگشایش مثبت و اصلاحی نیست، خوب دیگر بحران مشروعیت برای احزاب نمی تواند باشد، حتی اگر مردم به خاطر پارامترهائی مثل ممهور شدن شناسنامه و ترس از مساجد، دوایر تو در توی اطلاعاتی، تهدید شغلی و ترس های دیگر به پای صندوق ها کشیده شوند.
 اما پایگاه توده ای احزاب قطعاً به مواضع، برنامه مشخص، کارآئی و وفاداری به اهداف حزبی بستگی دارد. چنانکه دیدم، ریزش نیروهای مجاهدین نه از مشروعیت رژیم که درواقع از عدم کارآئی و واژگونگی استراتژیک رهبران آنان بود.
آیا مشارکت مردم در عین اعلام تحریم انتخابات می تواند تعبیر بحران مشروعیت برای احزاب سراسری و  روژهه لات کردستان باشد؟
به نظر من چنین نیست. بحران مشروعیت قبل از هر چیز بعمل کرد احزاب بستگی مستقیم دارد
با توجه به آنکه مردم ایران به شیوه دیگری به انتخابات و شوراها نگاه می کنند به نظر می رسد تحریم و غیر فعال برخورد کردن با انتخابات شهر و روستا به ضرر نیروهای فعال در جامعه است نظر شما در رابطه چیست؟
نمی دانم کدام بخش از نیروهای فعال مد نظر است؟ مگر کسانی غیر از عباس جدیدی، علیرضا دبیر و رضائی ازفیلتر قالیباف عبور می کنند؟ اگر حرفِ همان رانده شدگان از درگاه بیت رهبری است که تازگی احمدی نژاد و باند ایشان هم بخش دیگری از آنها را تشکیل می دهند کسان دیگری می توانند از دوایر تفتیش عقاید رژیم عبور کنند؟ فقط می ماند نیروهای غیره مذهبی هم پیمان رژیم که آنها هم ریل رژیم پسند خود را می روند و مشکلی هم ندارند.
ارزیابی شما به عنوان یک تحلیل گر از انتخابات پیش روی  ریاست جمهوری و شوراها ایران چگونه است؟ ایا مشارکت فعال در سراسر ایران را پیش بینی می کنید یا بر این باورید که مشارکت مردم از رونق برخوردار نخواهد بود؟
انتخابات در این نظام ولایت مطلقه فقیه مضحکه ای بیش نیست و طی عمراین نظام هرگز نبوده است، دراین نظامِ قائم به رهبری نامشروع انتخابات تنها شکلی کج و معوج است که هیچ ربطی به انتخاب توده ها ندارد، تنها منتصبینِ از فیلترعبور کرده و مورد پسند نظام جواز شرکت می گیرند.
انتخابات بهر حال بر گذارخواهد شد، رژیم چون گذشته با همه ترفند های منفی ظاهر خواهد شد و رهبری هم نگاه معنی دارش را به رئیسی و با انتقاد از روحانی نشان داد و بالاتراز همه مولفه ترس چنانکه اشاره شد کار خودش را خواهد کرد نقش نیروهای پارکابی خارج و داخل هم که اهل کوفه نیستند تا رهبر را تنها بگذارند آنان نیز به روغن داغش اضافه خواهند کرد.
با تشکر از شما آقای اسکندی  عزیز