همه‌پرسی استقلال اقلیم کردستان بازی سیاسی یا یک واقعیت


محمدرضا اسکندری: 
از زمانی که مسعود بارزانی به مجلس باشور کوردستان رفت و از آنها تقاضا نمود که دستور برگزاری رفراندم استقلال کوردستان را در دستور کارخود قرار دهند بیش از یک سال می گذارد.
زمانی که بارزانی با این پیشنهاد وارد مجلس شد تمام احزاب کوردستان یک صدا اعلام نمودند که خواسته آنها از زمان بنیانگذاری حزبهایشان این بوده و هست که یک کشور کوردستان در نقشه جهانی جای بگیرد. حرف همه آنها این بود فقط باید با درک سیاسی درست از شرایط منطقه و جذب هم پیمانان بیشتر این کار را انجام داده شود.
از آن زمان که این دستور صادر وبارزانی به مجلس رفت تعغیرات و تحولاتی زیادی در کوردستان باشور صورت گرفت است. هر کدام از این تحولات منفی و مثبت نقش بسیار بزرگی در موافقیت و یا شکست این پروژه که ملت باشور کوردستان برای آنها از دریای از خون گذشته اند دارد.
در شرایطی که وضعیت باشور کوردستان پس از 12 اکتبر 2015 دچار یک بحران رهبری و سیاسی شده است و بر طبق قوانین مدنی جهانی هیچ توجیهی برای آن بر طبق اصول دمکراسی و مردم سالاری پارلمانی و حزبی وجود ندارد. حال چه عاملی باعث این شده است آقای مسعود بارزانی، رهبر پارتی در نشست شورای رهبری این حزب که‌ به‌ ریاست وی در تاریخ 29 آذر/20 دسامبر برگزار شد، مسئله‌ همه‌پرسی استقلال کردستان عراق را مورد بررسی قرارداد‌ و از حزب دمکرات  نه پارلمان کوردستان خواست که‌ به‌ همراه دیگر احزاب اقلیم کردستان، زمینه‌ برگزاری همه‌ پرسی استقلال کردستان را فراهم کنند.
برای اینکه در این رابطه بیشتر بدانیم، بهتر است این شرایط را مورد بررسی قرار و چند سئوال اصلی را جواب دهیم .
پس از 12 اکتبر 2015 آیا در باشور کوردستان رهبر اقلیم و دولت وجهه قانونی دارند؟
در کدام کشور در جهان یک حزب که اکثریت ارای مردم را ندارد می تواند برای اکثریت تصمیم بگیرد؟
وقتی که رهبران حکومت فدرال کوردستان با توجه به بودجه های که از دولت فدرال عراق گرفته و فروش نفت، میلیاردها دلار قرض بالا آورده اند و اکثریت ملت باشور مشکل خرج روزانه خود دارد، آیا از همان رهبران برای قدرت بیشتر حمایت می کنند؟
زمانی که یک حزب بدون مراجعه به پارلمان که تنها مکان تصمیم گری نهائی سیاست های کلان است، مجلس و دولت چند حزبی را منحل می کند، رای مردم در همه پرسی چه ارزشی دارد؟
زمانی که یک حزب بدون مراجعه به پارلمان که تنها مکان تصمیم گری نهائی سیاست های کلان است مجلس و دولت چند حزبی را منحل می کند چه انتظاری از احزاب کوردستانی دارد؟
پس از ز 12 اکتبر 2015 آیا در باشور کوردستان رهبر اقلیم و دولت وجهه قانونی دارند؟
بنا بر گفته متخصصین حقوق پارلمان و دولت، کاری که پارتی 2 اکتبر 2015  انجام داده است یک کار غیر قانونی است و بر اساس حقوق جهانی و بین اللملی قابل توضیح نیست. در دولت های چند حزبی، هر وقت یک حزب با یکی از طرفهای که با آنها اعتلاف کرده است به بن بست برسد به مجلس قانونگذاری میرود و در آنجا رئیس دولت ائتلاف اعلام می کند که با یکی از نیروها ائتلاف نمی خواهد به حکومت ادمه دهد و در آنجا مجلس یا به دولت اقلیت رای می دهد و یا دستور انتخابات زودرس می دهد.
دولت خود نمی تواند وزیران ائتلاف را مجبور کند از وزارات خانه خارج شوند و خودش برای انها کفیل انتخاب کند. این شیوه فقط در حکومت های کودتا قابل قبول است نه حکومت های پارلمانی.
در ضمن وقتی که رئیس مجلس توسط اکثزیت نمایندگان مجلس انتخاب شده است یک حزب حتی اگر بزرکترین حزب باشد و در  زمان مشخص کردن رهبری مجلس به آن فرد رای داده است حق ندارد راه رئیس مجلس به مجلس که خانه ملت است نه خانه حزب بگیرد. این بزرگترین اشتباه تاریخی در حکومت تازه پای کوردستان بود.
پس برای اعلام یک همه پرسی یک رهبر که توسط پارلمان یا ملت باشور کوردستان انتخاب شده باشد و یک دولت فراگیر و ملی نیاز است که از حقوق آنها دفاع نماید که با کمال تاسف در این شرایط هر دوی آنها در باشور از لحاظ قانون باشور کوردستان و قوانین جهانی رسمیت و وجهه قانونین ندارند.


در کدام کشور و گوشه جهان یک حزب که اکثریت ارای مردم را ندارد می تواند برای اکثریت تصمیم بگیرد؟
در گذشته همیشه یک حزب رهبری کشور را دست داشت و آن حزب در طول زمانداری خود که اکثریت را داشت قانون دلخواه خود در مجلس تصویب می کردند. در 50 سال گذاشته به خاطر رشد فکری ملت ها دیگر کمتر خبری از دولت های یک حزبی در قدرت است و دولت های ائتلافی جای آنها را گرفته است. در دولت های ائتلافی چندین حزب با دادن پوند به هم دیگر یک پروژه سیاسی را پیش می برند. البته در چند کشور هم دولت اقلیت نیز برای مدت کوتاهی در قدرت بوده است که دولت اقلیت همیشه برای هر طرح و پروژه ای نیازمند نمایندگان پارلمان بوده است.
اما آنچه که دولت حریم به رهبری نچیروان بارزانی کرده است بر طبق هیچ قانونی نیست و حکومت وی نمی تواند با اخراج وزیران گوران ادمه داشته باشد مگر اینکه مجلس به آنها رای دهد که به عنوان دولت اقلیت به کار خود ادمه دهند. در غیر این صورت یک دولت غیر قانونی است و دستورات آن وجهه قانونی ندارد.
وقتی که رهبران حکومت فدرال کوردستان با توجه به بودجه های که از دولت فدرال عراق در طول چند ده گرفته و فروش میلیاردها دلار نقت به جای اقتصاد سالم میلیاردها قرض بالا آورده اند و اکثریت ملت باشور مشکل خرج روزانه خود دارد آیا از همان رهبران برای قدرت بیشتر حمایت می کنند؟
طبق گفته اکثریت نیروهای سیاسی، فعالان مدنی و احزاب در قدرت و اپوزیسیون باشور کوردستان دولت فدرال حریم با بیش از چندین میلیارد قرض و بدهکاری به کمپانی های جهانی روبروه است. این در حالی است که علاوه بر بودجه که دولت عراق فرستاده خود حریم هم بصورت مستقیم  نفت و مواد معدنی به فروش رسانده است.
تا این زمان نه مجلس و نه اعضای دولت ائتلافی  به غیر از خواص در دولت و رهبری حریم در رابطه با خرج و دخل دولت حریم از فروش نفت خبری ندارند و همانند حتی دولت های حتی فاسد منطقه و عراق هم یک حساب غیر روشن هم در اختیار مردم و مجلس قرار داده نشده است.
دو حزب در قدرت، یکیتی و پارتی خوب می دانند که فروش نفت و مواد معدنی کوردستان چقدر بوده است اما دولت های گذشته و حال حاضر نیست این حساب بصورت روشن در اختیار ملت خود قرار دهد.
نتیجه همه فروش نفت و بودجه دریافتی این شده است که حال ملت باکور کوردستان و نه آقا زادها و بک ها و خانها که در احزاب کوردستانی هستند برای زندگی روزمره در سخت ترین شرایط زندگی کنند.
به گفته بعضی از مردمی که در نیروهای زیر مجموعه احزاب نیستد. زندگی آنها بدتر از شرایط گذاشته شده است اما به خاطر وطن دوستی و احترام به خون شهیدان وطن تا به حال سکوت کرده اند.
وقتی که در طول درست شدن این دولت فدرال به کمک آمریکا بعد از سقوط صدام توسط آنها هیچ سند و مدرک روشنی در رابطه با مسائل مالی وجود ندارد چه انتظاری از مردم برای رای دادن به  استقلال کوردستان  که آنها رهبر ماداماعمر شوند دارند؟
زمانی که یک حزب بدون مراجعه به پارلمان که تنها مکان تصمیم گری نهائی سیاست های کلان است، مجلس و دولت چند حزبی را منحل می کند، رای مردم در همه پرسی چه ارزشی دارد؟
رای دادن مردم و رفتن آنها به پای صندوق در یک انتخابات و رفراندام واقعی زمانی به وقوع می پیوند که ملت به این نقطه برسند که رای آنها در تعغیر اثر دارد.
زمانی که چند ماشین نیروهای آسایش پارتی با بی حرمتی رئیس مجلس کوردستان را از ماشین بیرون می آورند و با توهین کردن به وی که توهین به ملتی است که وی را رهبر مجلس کرده به مجلس و پاتیخت کوردستان که هولیر متعلق به هر کرد است راه نمی دهند چه انتظاری از مردم دارند که دوباره پای صندوق بیایند و به نظر و پیشنهاد آن رای مثبت بدهند.
زمان آن به سر رسیده است که مردم به طرحی رای بدهند که هیچ منافعی در آن نداشته باشند. کوردستان مستقل که در آن آزادی، و دمکراسی و عدالت اجتماعی نباشد چه دردی از ملت کورد دوا خواهد کرد که تا به حال نشده است.
زمانی که یک حزب بدون مراجعه به پارلمان که تنها مکان تصمیم گری نهائی سیاست های کلان است مجلس و دولت چند حزبی را منحل می کند چه انتظاری از احزاب کوردستانی دارد ؟
به غیر چند نماینده اقلیت در مجلس و یک حزب کوچک دیگر که در این رابطه به پارتی انتفاد نکرده است چهار حزب بزرگ دیگر کار پارتی را ضد قانونی  خواندند.
حال وقتی که اکثریت با آنها نیستند به چه شیوه ای می خواهند طرح رفراندام را پیش ببرند. تا انجا که مشخص است در منطقه سبز نه تنها هوداران پارتی بیشتر نشده بلکه کمتر کسی از پارتی بصورت علنی حمایت می کند.

این کار تا جای پیش رفته است که حزب اتحادیه میهنی کردستان (یکیتی) که هم پیمان استراتژی پارتی  است  نسبت به موفقیت همه‌پرسی تعیین سرنوشت و اعلام استقلال اقلیم کردستان در شرایط کنونی ابراز تردید کرده است. مسئولین بالای این حزب اعلام نموده اند در شرایطی که  اختلافات بین احزاب کردستانی در خصوص مسئله رهبری و دولت و مسئله نفت و بودجه به خودی خود حل نشده است و حریم بدون رهبری است در این شرایط برگزاری این همه‌پرسی امکان‌پذیر نخواهد بود.
در این رابطه دومین حزب باشور کوردستان جنبش تغییر (گوران) اعتقاد دارد.  مسعود بارزانی از موضوع استقلال اقلیم کردستان که در شرایط کنونی تحقق آن امکان‌پذیر نیست، برای بازی با احساسات کردها استفاده می‌کند.
نتیجه
 موضوع برگزاری همه‌پرسی استقلال اقلیم کردستان از زمانی که ‌هنگام  دستور بارزانی برای تشکیل کمیسیون انتخابات ویژه اقلیم در مجلس مطرح‌شده و برگزاری این ‌همه‌پرسی به عقب افتاد تعغیرات زیادی در باشور کوردستان و منطقه و جهان بوجود آمده است. زمانی که همه احزاب با این خواسته موافق بودند  . حال در این شرایط که بزرگترین جریانات سیاسی باشور رابطه سیاسی خوبی با هم ندارند و باشور در یک بحران مالی و سیاسی فرو رفته است. آیا مطرح کردن پروژه رفراندام استقلال که  به امکانات و بودجه لازم و تدارک نیاز دارد یک شوخی نمی تواند باشد. در شرایطی که نه مجلس و نه بودجه و نه همدلی احزاب وجود دارد به چه شیوه ای می تواند رای مثب مردمی را به دست آورد که بیش از چهار ماه است حقوق نگرفته اند و آقازاده ها با ماشینهای آخرین سیستم و ویلاهای چند میلیون و سفرهای رنگین زندگی می کنند.
برای برگزاری همه‌پرسی در خصوص تأسیس کشور مستقل کردستان زمانی می توان موفقیت آمیز باشد که احزاب سیاسی کردستانی با هم هم رای و نظر باشند و مسئله مالی و اقتصادی ملت حل شده باشد و مسئله فروش نفت و مسئله مالی نفت بصورت شفاف در اخنتیار مجلی و ملت قرار گیرد. و همه ملت صاحب کشور و صاحب پول آن باشند و آنانی که با هیچ میلونر و میلیارد شده اند به جایگاه اصلی خود برگردند و شایسته سالاری جای حزب سالاری، قوم،عشیره سالاری را بگیرد.