محمدرضا اسکندری
mreskandari@gmail.com
متاسفانه برخلاف دنیای مدرن که دولتها برای آگاه کردن مردم خود تلاش میکنند، در ایران کنونی بحث، تحقیق و مصاحبه در رابطه با مشکلات اجتماعی ازجمله مشکلات جنسی، ارتباط جنسی سالم، پرنوگرافی و باندهای مافیایی سکس و هزاران مشکل دیگر برای روزنامهنگاران و سایتهای سیاسی و اجتماعی در ایران مساوی با بسته شدن و بیکار شدن کارمندان آن موسسات است.
در این راستا روزنامهها و نشریههای داخل کشور در رابطه با مسائل مهم جوانان و جامعه مانند ایدز، مافیای پرنوگرافی و تجاوزات خانوادگی که در هر جامعه وجود دارد، حق ندارند مطالبی را در اینباره بنویسند و یا فکر میکنند که این خط قرمز حکومت برای مطبوعات و رسانهای جمعی است و یا روزنامهنگاران و روزنامه به خاطر اینکه از انتشار روزنامه و یا هفتهنامه آنها جلوگیری نشود، در این رابطه سکوت کردهاند.
سالهاست که مافیای پرنوگرافی ایرانی به تبلیغ سکس با کودکان و جوانان و سکس خانوادگی در ایران دست زده، ولی تازه آقای دادستان تهران، سعید مرتضوی بیدار شده است و در این رابطه به خبرگزاری فارس گفت که برای برخورد با فعالیت سایتهای «الحادی و غیراخلاقی» مجموعهای در دادستانی تشکیل شده است که این سایتها را ردیابی و با آنها برخورد قانونی میکنند. وی گفته است: «برخورد با سایتهای ضد دین و سایتهای غیراخلاقی در اولویت قرار دارد و قاطعانه با این سایتها برخورد میکنیم.»
اگر چه آقای مرتضوی سابقهی خوبی در برخورد با اهل قلم و روزنانهنگاران کشورمان ندارد، اما باید روشنفکران به این مَثَل کردی توجه داشته باشند که بعضی اوقات در یک مزبلهدانی ما شاهد روئیدن یک گل هم هستیم. منظور کردها از این ضربالمثل این است که هرچیز را نباید سیاه و سفید کنیم. بهخاطر سابقهی کارهای آقای مرتضوی، نباید با همه حرفهای که او میگوید چشم بسته مخالف کرد و حرکت او برای مسدود کردن سایتهای اینترنتی پورنوگرافی و تعقیب سریع عاملان آن به مخالفت پرداخت و دفاع از مافیای پورنوگرافی را نشان آزادیخواهی خود بدانیم.
هموطنان و کنشگران اجتماعی، حال که دادستان تهران سر یکی از زخمهای اجتماعی را باز کرده است، ما کنشگران اجتماعی و روزنامهنگار باید از این تاریخ به بعد تلاش کنیم که در رابطه با این مشکل و سایر مشکلات که تا به حال صحبت از آنها تابو بود و از سوی حکومت به «تبلیغ غیراخلاقی و زیر سوال بردن نظام» بوده، بحث کنیم و به این مشکلات بپردازیم.
به نظر نمیرسد که دولت ایران برنامهی مشخص و کارآمدی علیه شیوع بیماری ایدز، آموزش جنسی سالم و اقدام علیه پورنوگرافی و سایر مسایلی که برای یک جامعه سالم ضروری است، داشته باشد.

دادستانی تهران از برخورد با سایتهای پورنو خبر داده است
تا به حال هم مسوولان همانند کبک سرخود را در برف کردهاند و کنشگران اجتماعی و روزنامهنگاران کشور را که خواستار آگاه کردن جوانان و خانوادهها بودهاند، با حربه «تبلیغ علیه نظام» خاموش نموده و این باور را تبلیغ کرده داشته است که در ایران هیچ حرکت غیراخلاقی و غیرانسانی وجود ندارد و در جامعهای که این مشکلات را ندارد، نیازی نیست که در رابطه با این مسائل که مختص به دنیای کفرآمیز غرب است، بحث و گفت وگو شود.
در طول این سالها تلاش خیلی از کنشگران اجتماعی در کشور برای آگاه کردن جوانان و مردم ایران در رابطه با شیوهای جلوگیری از زیاد شدن ایدز و دیگر مسائل اجتماعی، با مشتهای آهنین جواب داده شده است.
آقای محمدعلی توفیقی، یکی از روزنامهنگاران داخل ایران هم معتقد است: «علت این مخالفت بیدلیل، خط قرمزهای عمدتاً سلیقهای است که مبانی قانونی روشن و صریحی هم ندارند. بهعنوان مثال اطلاعرسانی در مورد ایدز و روشهای پیشگیری از آن، با اینکه ایدز یکی از معضلات اساسی جوامع مختلف از جمله ایران است، با مشکلات فراوانی همراه است. چون عدهای میگویند سخن گفتن در این زمینهها ممکن است قبح مسائل جنسی را در سنین پایین از بین برده و عملاً موجبات ترویج فساد اخلاقی فراهم شود.
چنین محدودیتهایی که عملاً تأثیری نیز تاکنون بر ترویج تقوا و حفظ سلامت جامعه نداشتهاند، ناشی از نشناختن زمان و کوتاهبینی است و اینگونه برخورد نمودن با پدیدههای اجتماعی، مانند پاک کردن صورت مساله بهجای حل آن است که در طولانیمدت بنیانهای اساسی جامعه، مانند خانواده و سلامت را با تهدیدات جدی مواجه مینماید.»
در طول دو سال گذاشته من تلاش نمودم که روشنفکران، روزنامهنگاران و مددکاران اجتماعی را در داخل و خارج را به دامی که مافیای پرنوگرافی برای جوانان فارس زبان پهن کرده، به کمک بطلبم. متاسفانه خیلیها با این تحلیل که حکومت ایران، از این مساله سواستفاده میکند، تا با این حربه آزادی محدود اینترنیتی در ایران را محدودتر نماید؛ از این حرکت استقبال نکردند و قربانیان را با این تحلیل، به امان خدا گذاشتند.
بار دیگر این را تاکید میکنم که خیلی از سایتهای پورنوگرافی فارسی و هزاران وبلاگ پورنوگرافی با تبلیغ رابطه جنسی با اقوم درجه یک، رابطه جنسی با کودکان، نوجوانان وجوانان باعث شده اند که تمام نرمهای جهانی را زیر پا بگذارند و فضای اینترنتی را برای جوانان و کودکانی که در فضای بسته ایران زندگی میکنند، ناامن نمایند و در این رابطه موجب نگرانی خانوادهها شدهاند.
آقای مرتضوی گفته است: «این سایتها در آخرین اقدام فایلهای تصویری از اعمال جنسی تهیه کرده و برای پخش در اینترنت ارسال کنند.»
این حرف مرتضوی درست است و همه ما در چند سال گذشته شاهد حرکت این سایتها و وبلاگها بودهایم که با پخش فیلمهای بعضی از بازیگران تلویزیون و سینمای ایران و هزاران زن، مرد، دختر و پسر گمنام، جیبهای خود پر نمودهاند.
شاید ما فقط قطرهای از این عملکرد مافیای پورنوگرافی ایرانی را دیده باشیم. اگر حرفهای مرا قبول ندارید، فقط چند کلمه مانند سکس خانوادگی و یا داستانهای سکسی را در جستجوگر کامپیوتر خود بنویسید تا خود شاهد این جنایت مافیای سکسی و پورنوگرافی پودوفیلهای ایرنی باشید.
قوانین مربوط به پورنوگرافی در جهان آزاد هم دارای قانونمندی خاص خود است. در هر کشوری قوانین جهانی در این مورد رعایت میشود. مانند این قانون که نمایش پورنوگرافی، به هرشکل برای کودکان و جوانان زیر ۱۸ سال ممنوع است و یا پخش فیلم پورنوگرافی بدون اجازه افراد بزرگسالی که در فیلم هستند، ممنوع و پخش کننده آن فیلم مجرم شناخته میشود. علاوه بر این اما دولتها در مسایل جزیی دیگر خود تصمیم میگیرند که تا چه حد به این سایتها و شرکتها آزادی عمل داده شود.
پس حال که سایتها و وبلاگها پورنوگرافی و داستانهای سکسی ایرانی و فارسی از خلای ندانستن زبان فارسی شرکتهای اینترنیتی استفاده میکنند تا خطهای قرمز جهانی را زیر پا بگذارند، چه راهی غیر از سازماندهی یک نیروی زبده دولتی مبارزه با این جنایتکاران اجتماعی باقی میماند.
در هلند که من زندگی میکنم یک گروه در وزارات کشور و پلیس، شب و روز به شیوههای مختلف در تعقیب این افراد هستند و در این رابطه در سال تعداد زیادی از مردم هلند در این رابطه دستگیر و روانه زندان و یا جرمیه نقدی میشوند و یا سایت و وبلاگ آنها برای همیشه بسته میشود.
وقتی که ما به خاطر اینکه آزادی اینترنتی در ایران محدودتر نشود، سعی میکردیم حرفی نزنیم و وقتی تا دیروز سران حکومت ایران حرف زدن را در این رابطه خلاف عرف اجتماعی حکومت اسلامی میدانست، حال باید ما خوشحال باشیم که حکومت تلاش دارد این افراد را زیر نظر داشته باشد.
البته شکی نیست که ممکن است از این مساله استفاده شود تا در کنار آن بعضی از سایتها خوب و مدنی را هم مسدود کنند، ولی وظیفه ما این است که در مقابل بسته شدن سایتهایی که به مافیای پورنوگرافی و تبلیغ سکس با بچهها، نوجوانان و جوانان و سکس خانوادگی ربطی ندارند، بایستیم؛ در مقابل برای بستن و تعقیب مافیای سکس در ایران حامی این جنایتکاران نباشیم که طبق قوانین جهانی هم جنایتکار خوانده میشوند و اگر در اروپا هم باشند، محاکمه می شوند.

خبرهای مرتبط:
• «برخورد با سایتهای مستهجن در ایران»• تشکیل دادسرای ویژه جرایم رایانهای در ایران
نظرهای خوانندگان
اولا در کشوری که مراسم خصوصی جشن تولد و عروسی مردم در خیابان خرید و فروش می شود و تفریح عده ای دیدن زنان و دختران در این گونه فیلم هاست، در کشوری که هر فرد مونثی که کنار خیابان در انتظار تاکسی است از نظر اکثریت مردان رهگذر موضوع تماشای جنسی است و از سوی مسافرکش ها برخوردی همچون یک فاحشه می بیند، در کشوری که همخوابگی با جنس مخالف خارج از ازدواج جرم تلقی می شود و زندان و شلاق و اعدام پاداش آن است، طبیعی ترین و بی ضررترین پاسخ جنس مذکر به نیازهای جنسی اش خودارضایی از طریق تماشای تصاویر اینترنتی است. باید دید چه جور قوانین و مقرراتی این ملت را به این درجه حقیر و خفیف کرده که به این حد سقوط کنند؟ به شما قول می دهم که بدتر از این هم خواهد شد. سی سال اعدام قاچاقچیان مواد مخدر و به «جزیره» فرستادن معتادان چیزی به جز این به بار نیاورده که ایران را به مقام نخست جهان در اعتیاد و مجازات اعدام (به نسبت جمعیت) برساند.
فيلترينگ سايتهاي ايراني بيش از اينكه به سايتهاي غير اخلاقي بپردازد سايت ها و وبلاگ هاي سياسي و آزادي خواه را هدف گرفته است.اگر روزي شنيدي كه خود اينها سايتهاي غير اخلاقي را ساپورت مي كنند زياد تعجب نكن چون هر چه جوانان اين سرزمين به سكس و از سوي ديگر اعتياد و هر مشغوليت ديگري غير از سياست و فكر كردن مشغول باشند دوام اينها بيشتر خواهد بود.خدا نكند تو با آقاي مرتضوي موافق باشي چون فردا كه آمار سايتهاي بسته شده و مجازات شده شان را ببيني متوجه مي شوي كه نسبت سايتهاي آزاديخواه و بقول آقايان ضد دين مسدود شده و مجازات شده نسبت به سايت هاي پرونو هزار به يك است
ثانیا اینکه حد و حدود پورنوگرافی ممنوعه کجاست؟ آیا آقای مرتضوی هم منظورشان تنها پورنوگرافی زیر سن قانونی و یا تجاوز گونه است؟یا باید از فردا منتظر باشیم که مثلا هادی خرسندی هم به جرم اشاعه پورن تحت تعقیب قرار گیرد.یا فلانی به خاطر یک شوخی بیضرر جنسی که با فلان رفیقش در وبلاگش کرده.تجربه به ما میگوید احتمال دومی بسیار بیشتر است.
ثالثا اینکه مجازات های مربوطه در بقیه دنیا کدامند؟آیا میدانید جناب مرتضوی به لایحه ای اشاره میکند که مجازات تا اعدام را برای متخلفین در نظر گرفته است؟آیا واقعا به قوانین جدیدی برای اعدام نیاز داریم؟
رابعا اینکه بر طبق تجربه جنابعالی گفته شدن کدام حرف از سوی مسئولین ،حق مشابهی برای شهروندان و رسانه ها ایجاد کرده است که این دومی باشد؟مگر نه اینکه همین حالا مسئولین در رده های مختلف در مورد مساله هسته ای و رابطه با آمریکا از زوایای مختلف سخن میگویند اما رسانه ها از وارد شدن به این مقولات منع شده اند؟کجای مساله را به فال نیک گرفته اید؟
این لیست را میتوان تا بندهای متعدد دیگر ادامه داد.منتظر پاسخی از شما خواهم بود
به همین ترتیب، در ایران خط قرمزها جایی بسیار احمقانه تر از سکس خانوادگی قرار دارند: یک نفر اگر به عشق بازی در روابط عاشقانه اش اشاره کند در وبلاگش ممکن است تخته بشود.
به علاوه ی تمام این ها، به عنوان یک فرد نظرم این است که چه در ایران، چه در جهان، سن دانستن مسائل جنسی زمانی است که کودکان بخواهند بدانند. به جای این که به مرتضوی "دمت گرم" بگویید، باید تابوهایی که موجب می شوند در خانواده ها این مسائل مطرح نشود را بشکنید. نیت و هدف مرتضوی جز این است که شما بیان کرده اید.
دوم اینکه این گُلی در کنار زباله نیست. این جزئی از همان سیستم است(شاید همه سیستم گُل باشد. اما می خواهم بگویم این قضیه جدا از کل سیستم نیست). از یک طرف تشنگی ایجاد می کند و از طرفی آب سالم در اختیار نمی دهد. این سیستم فقط به فلج شدن سیستم عقلانی و شرافتمندانه در زندگی افراد جامعه منجر می شود.
سوم اینکه من هنوز در سایت های ایرانی سوء استفاده از کودکان را ندیده ام. البته مواردی مانند پخش فیلم های خصوصی افراد وجود دارد. اما این ها هم فقط مربوط به اینترنت نیست. در خیابان ها و کلوپ های ویدیویی اینگونه فیلم ها با کیفیت و کمیت بیشتری پخش می شود.
و آخر اینکه رواج پورن های خانوادگی یا دیگر موارد غیر عرفی و اخلاقی، نتیجه ی یک فرایند و سیستم است. شما باید علت را بیابی. باید دریافت چرا مردم ایران دارند از اخلاق و شرافت و انسانیت فاصله می گیرند. وقتی شما برای یک لقمه نان مجبور می شوی در طول روز جلوی هزار نفر خم شوی و هزار جور دروغ بگویی دیگر شرافت و اخلاقی برایت باقی نمی ماند. وقتی مجبور هستی برای ارضا امیال غریزی خطر شلاق و ایدز را بپذیری دیگر عقل و خِرَدی باقی نمی ماند. بگذریم! از این سخنان زیاد است.
چنین اقداماتی تنها سطح رویی و نتایج فرایند را هدف قرار می دهند. و این چندان کارکردی ندارد جز یک پوشش موقتی که فقط فهم لایه های زیرین را برای کارشناسان مشکل تر می کند و به این شکل ارائه راه درمان را مختل می سازد.
هزاران وبلاگ داستان سکسی و هزاران وبلاگ و سایت ایرانی که عکسها و فیلم های جوانان و نوجوانان را پخش می کند وجود دارد که با نامهای مختلف که طبق قوانین جهانی کار آنها ممنوع است در فضای اینترنیتی کار می کنند . فقط به این دلیل که ما چون با رژیم جمهوری اسلامی مخالفیم در جهت بسته شدن آنها اقدام نکرده ایم
من یک سئوال از همه شما دارم ایا شما وقتی با این سایت ها که سکس خانوادگی و سکس با بچه در داستانهایش تبلغ می کند چه برخوردی کرده اید. آیا به مرکز جهانی و یا به سرور و جای که به آن سایت ها و وبلاگ ها فضا می دهد گزارش کرده اید؟
این مسئله رابطی به حکومت ندارد این کار جرم است و باید این سایت و وبلاگ ها بسته شوند.
این سایتها و وبلاگ ها فرق دارد با سایت های پرنو که زیر نظر هستند و طبق اصول دنیای آزاد کار می کنند.
هر گردی گردو نیست
"شوان/کردستان " گفته:
"تمام حرف های مانی درست غیر از یک مسئله... هزاران وبلاگ و سایت ایرانی که عکسها و فیلم های جوانان و نوجوانان را پخش می کند وجود دارد "