عصر نو و ادبیات

محمود صفریان
رابطه نویسندگان ما با وزارت ارشاد ( که سازمان گسترده و بی حیای سانسور است ) از عجایبی است که باید نام " هشتمین عجیب " بر آن گذاشت ودر کنار هفتای دیگر نشاند. نویسندگان، خود با آگاهی کامل از ممیزی های خفقانی این محل، باز کتاب های خود را می زنند زیر بغل، شال و کلاه می کنند و می روند بر آستان آنها. چرا؟
مسیح مظلوم
چشمان زهره را در سایه روشن صورتش دید. گویا منتظرش بود، خیره نگاهش می کرد. چند قدمی جلوتر آمد و ایستاد. چشم به چشمانش دوخت. "راه گم کردی؟ یا اینکه دنبال جای خاصی می گردی؟". تن صدایش کار آهنربا را کرده بود. مات و منگ دنبال حرکت پاهایش کشیده شد، وارد آپارتمان شد. صدای چق، چق چرخ های خیاطی درون گوش هایش ریخت. مغزش دیگر فرمانروای بدن نبود. زبانش هم کار خودش را می کرد. ناخودآگاه سلام کرد.
علی فکری
هرچه سایه منتظر میماند خبری از آمدن مادرش نمیشود. غروب دلگیر از راه می رسد. سایه در حیات به تماشای رقص ستارگان و درخشش ماه می نشیند. اذان گوی مسجد، بانگ اذان مغرب را سر می دهد، شنیدن این بانگ سایه را بیشتر نگران نیامدن مادر به خانه می کند. عمو باقر مانند همیشه سر زده وارد خانه شده و به سایه می گوید، برخیز و با من بیا، تا به مسجد برویم. سایه می پرسد به مسجد چرا؟ شما از مادر خبر دارید؟ عمو باقر بدون توجه به پرسشهای سایه، می گوید زود باش دیر میشود
. علی ميرفطروس
اشعار ناصرخسرو را می توان اولین نوع «شعر ایدئـولوژیک» در ادبیـات پارسی بشمار آورد. ناصرخسرو، سرآغاز ِ دوره ای ست که طی آن، فرهنگ شاد و حمـاسة دنیاگرای ایرانِ پیش از اسلام، در تصوّف ناشاد و عـرفانِ دنیاگریز بعـد از اسلام مُضمحل گردید. ناصرخسرو در اشعارش از «خـِرَد» و «علم» ستایش ها کرده است، اما باید دانست کـه این ستایش ها - اسـاسـاً- در خدمت اعتقـادات دینی و بقصد توجیه عقلی عقاید اسماعیلی ِ او بوده است.
علی اصغر حاج سیّدجوادی
کسانی که به عنوان نویسنده و شاعر در کار نوشتن منشور کانون نویسندگان در دوران قبل از انقلاب دخالت داشتند، به یاد دارند که قید «آزادی قلم و بیان بدون حصر» به پیشنهاد به آذین در اساسنامه کانون گنجانده شد، اما عجبا که اعتقاد به آزادی بدون حد و حصر قلم چگونه با ورود حزب توده به عرصه انقلاب و همدستی با گروه خمینی برای خفه کردن آزادی و شکستن قلم ها از یاد به آذین می رود؟ در این جاست که آگاه و یا ناآگاه شخصیت به آذین به دو بخش متضاد تقسیم می شود و یکی در خدمت دیگری قرارمی گیرد
. نشر باران منتشر کرده است
دو کتاب از: بهروز شیدا
مخمل سرخِ رویا مجموعه ای است از هفت جستار. این کتاب یک برگ است از هزاران؛ رنگین کمان کوچکی از بسیاران رنگین کمانی که شاید بر آسمانِ ما نشسته اند؛ که خوانش هر اثر تلاشی است برای فهمِ معنای دیگری از قاره ای از وجودِ انسان که در هزاران بَرگ سرگردان است.
پنجره ای به بیشه ی اشاره مجموعه ای است از هشت جستار. مجموعه جستاری که می خوانید تلاش دیگری است برای تقدیمِ یک صدا به گوش و چشم کسانی که درد زمان و جهان را به همدردی می شنوند؛ از پنجره ی فصل های فَراخ می نگرند.