چرا بيوه؟ ابهام آفرينی های کيش شخصيت

اکونوميست تاکيد می کند حتی اگر تصور کنيد پول آن ها را متحد می کند، باز اعتبار آن ها زير سوال است. مثلا رضا پهلوی که در
ايران کمتر حرفی از او هست. بعد از اين است که به بند مربوط به مجاهدين می رسيم که چنين گفته است: "مجاهدين خلق ايران که طی جنگ ايران و عراق در دهه 80 در کنار صدام حسين قرار گرفتند و در ايالات متحده و اروپا به عنوان يک سازمان تروريست شناخته می شوند، عميقا مورد تنفر مردم ايران قرار دارند، زيرا ميليون ها ايرانی بستگان خود را در جنگ از دست داده اند. اين گروه يک کيش شخصيت حول مريم رجوي، همسر [ احتمالا بيوه ] رهبر تمام عمر آن ايجاد کرده است. در آمريکا و اروپا گرايش روز افزونی به برداشتن عنوان تروريست از سازمان مجاهدين وجود دارد، چون افشای چندين سايت هسته ای که رژيم طی سال ها مخفی کرده بود به آن نسبت داده شده است. " اين پاراگراف است که سوال ايجاد کرده است. [احتمالا بيوه؟] چرا؟ آيا اکونوميست خبرهايی دارد، يا به شايعاتی که بر اثر غيبت طولانی مسعود رجوی ايجاد شده متکی است. اگر دومی باشد، که مسووليت همانقدر بر عهده شايعه آفرينان است که بر گردن دامن زدن به کيش شخصيت و ابهام آفرينی های آن و اگر ,خبر, و متکی بر اطلاعات باشد که بايد پرسيد چرا ابهام آفريني؟ به هرحال اگر چه مواضع سازمان مجاهدين فاجعه بار است، اما ما خواهان بيوه شدن خانم رجوی نيستيم.اولا به خاطر اين که تراژدی های شخصی هميشه تاثر آور است. ثانيا به خاطر اين که عليرغم نقش شخصيت ها در تاريخ، همان تاريخ نشان داده است که وقتی مساله و مشکل در نهادها، سازمان ها و جامعه ريشه دار شود، با جابه جايی شخصيت ها تغييرات ريشه دار صورت نمی گيرد. به هر حال بايد منتظر واکنش مجاهدين به ادعای با قيد احتياط اکونوميست ماند.