مليحه محمدي هان، کجاست ‏پايتخت اين بي آزرم و بي آيين قرن؟کاندران بي گونه ئي مهلت‏هر شکوفه ي تازه رو بازيچه ي باد ست ‏همچنان که حرمت پيران ِميوه ي خويش بخشيدهعرصه ي انکار ووهم وغدر وبيداد ست يک زن