پیدا کنید پرتقال فروش را
قرارم این نبوده و نیست که این سایت بساط وار یا بساط سایت وار را میدان "این منم ها!" کنم. شاید این یادداشت بلند از سوز دل ، یا از بهت ساده لوحانه در برابر نادیدنها و نادانیهای مکرر ومدام، یا از هردو باشد. قصدم اما گواهی دادن بر زنده به گوری کتابیست که نه تنها حاصل چند سال کار من، که مهمتر از آن، کارنامهی ادبی بسیاری از داستاننویسان و مترجمان داستان کوتاه در دورهای دراز بوده است.
اما در جا و جهانی که میشود مثلاً از کتاب سوزان اسکندر شروع کرد و به فارنهایت 451 رسید، گفتن ازتککتابی کهنه چه معنی دارد! آن هم کتابی که نه به دست غیر، که به گفتهی ناشرش به ارادهی خود او به دیار عدم فرستاده شده تا اگر به دخلش چیزی نمیافزاید، دست کم از خرجش بکاهد. برای این تردید پاسخی ندارم جز این که هردم بیشتر باورم میشود که دود همهی خرابیهای کلان از کندهی ندیدن چیزهای خرد بلند میشود... ادامه