سفرنامه عراق ـ بخش چهارم: در شهر اربیل، همچنان دنبال راننده‌ای بودم که بتواند مرا به موصل ببرد. کمتر کسی حاضر بود که در مقابل دریافت حتی پول هنگفت حاضر شود که به موصل برود. در حال جست‌وجو بودم که صدای موسیقی ایرانی با صدای سیما بینا را از یک گالری نقاشی شنیدم. برایم جالب بود. وارد گالری شدم و مردی میان‌سال را با مو و ریش‌های بلند دیدم که در نگاه اول به نظر می‌رسید از اهالی حق و دراویش باشد.