مسعود بهنود m.behnoud@roozonline.com
با گذشت سی سال از چاپ مقاله رشیدی مطلق که به نوشته آنتونی پارسونز فتیله انقلاب را آتش شد، سالی آغاز می شود که هر روزش یادآور حوادثی است که سی سال قبل رخ داد و سرانجام به 22 بهمن سال 57 رسید. بار دیگر آن بحث کهن شده آغاز می شود که مقصر که بود. یا لعنت به روشنفکران. و آن سئوال مقدر چرا به اصلاحات تن ندادید و انقلاب را ممکن کردید.
تنها جنبش اجتماعي پويا در ايران
اسماعيل آزادي
جنبش هاي اجتماعي در جوامع را ميتوان نماد اميدواري جامعه نسبت به تغييرات ناميد. جنبش هاي اجتماعي با انگيزه ها و اهداف متفاوتي آغاز شده و تا رسيدن به نتايج نسبي ادامه مييابند؛ هر چند ممكن است در مناطقي يا در مقاطعي مانند آتش زير خاكستر بروز بيروني قابل لمسي نداشته باشند. جنبش هاي اجتماعي، سياسي و عمومي، دانشجويي، كارگري در زمره اين جنبش ها به شمار مي روند كه در جوامع مختلف به پيروزي هاي گسترده رسيده اند.
من، اين همه نيستم
محمد صفريان m_sefriyan@yahoo.co.uk
"من شاهم" چه خوب از دغدغه پدر، برايم گفت. و دوباره و چند باره به انديشيدنم وا داشت که پدر شاه شاه کش بود، نگران فرداي من بود. پدر بود اما من نبود. من کيستم؟ همان سوژه قديمي و پير براي يک انديشه ناب. قديمي و پير به درازاي عمر اسطوره اي ام. به کهنگي خاک نشسته بر وسايل خانه ام، خانه اي که نه به ميل صاحبخانه که به گستاخي سمسار، از گذشته اش تهي مي شود، از هويت اش عريان، از فردايش بي تجسم و از فرداهايش بي رويا.