انتقال اعضای مجاهدین به کشوری غیر از ایران ، باعث رسوائی سازمان مجاهدین رجوی و نجات جان هزاران انسانی است که از
میان پیامبران «جرجیس» را انتخاب کرده اند
بیش از ده سال است که جداشدگان از سازمان مجاهدین و نیروهای اپوزيسیون رژیم جمهوری اسلامی به شیوه های مختلف سعی نموده اند تا رهبری قدرت طلب مجاهدین و شورای ملی مقاومت منتسب به آن را از خواب خرگوشی بيدار نمايند و به آنان بفهمانند رهی را که انتخاب کرده اند به گورستان منتهی ميشود. متأسفانه رهبری مجاهدین بخصوص آقای رجوی و خانمش و سایر مسئولین سازمان به خاطر اینکه در آینده به خاطر همکاری با رژیم دیکتاتور بغداد مورد باز خواست قرار نگیرند و به قدرت برسند، حاظرند با از دست دادن تمام نیروی ها خود هم اقدام ورزيدند. رجوی همواره با اين شعار که صلح طناب دار رژیم جمهوری اسلامی است، ماندن خود و نیروهایش را در عراق توجیه میکرد. با سقوط ديکتاتوری صدام اين خواب کودکانه نيز پنبه دانه شد و منجر به دام افتادن تمام پيکره اين سازمان در عراق شد. اگر چه رجوی و سازمانش قول هر همکاری را به دولت آمریکا داده اند ولی به خاطر بی اعتباری داخلی و خارجی همانند بیمارانی که به بیماری مسری مبتلا باشند همه از آنها فرار و حتی حاضر نمیباشند آنها را به مزدوری بگیرند. در شرایطی که شوارای حکومتی عراق بخصوص رهبران اصلی(کردها و شیعیان) ضد صدام به تلاش خود برای خارج کردن و یا تحویل دادن مجاهدین مشغول ميباشند، سازمان مجاهدین(شورای ملی مقاومت) صحبت از حمایت مردم عراق از مجاهدین میکند. در خواب خفتگان قدرت نمیدانند با دادن شام و نهار به چند رئیس عشیره عراقی که هیچ نقشی در مبارزه با رژیم صدام نداشته اند نمیتواند مانع از انجام معاملات خطرناکی شوند که مترصد نيروهای مجاهدین است. آقای رجوی زمانی که هفته ها از سر شب تا صبح در عراق در جهت درست بودن آمدن در عراق سخنرانی و صفحات قطوری را سياه مي کرد بايستی اين را هم ميدانست که عراق متعلق به مردم عراق است و حمایت از صدام حسین در جنگ این پیامد را هم دارد. اگر سازمان مجاهدین همانند سایر گروه های مستقر در عراق در سیستم حکومتی عراق غرق نمی شد، در شرایط کنونی این مشکل را نداشت. ولی بعد از سرنگونی صدام این جریان غیر اصولی به جای اینکه تلاش نماید که با نیروهای که در خارج دارد زمینه را برای انتقال نیروها به کشور امنی فراهم کند، در تبلیغات خود باز هم دم از شیر بی یال و اشکم ارتش آزادیبخش میزند و یا سعی ميکند به مقام مزدوری و غلامی امریکا نائل شود. امريکا با شکست اهدافش در عراق، دیگر به مجاهدین هم نیازی ندارد و نمیخواهد با نیروهای شورای حکومتی عراق درگیر شود. امريکا هماکنون گريبانگير مشکلات زيادی است و نميخواهد مشکلات بیشتری را برای خودش درست کند. به همین خاطر امريکا در تلاش است تا زمام عراق را به دست عراقیانی بسپارد که در خدمت آمریکا کار ميکنند تا تلفات کمتری بدهد. شکست سیاست جنگ طلبانه آمریکا به ضرر رجوی و سازمانش بود و در اين ميانه اين سر سازمان مجاهدین بود که بی کلاه ماند. براستی چرا سازمان مجاهدین تلاش نمیکند نیروهایش را از عراق خارج نماید؟
به نظر من سازمان مجاهدین از این کاراهداف زیر را دنبال میکند
سازمان با ماندن در عراق میخواهد به نیروهایش که همواره فرقه آسا از هر ارتباطی با دنيای خارج محروم هستند، ثابت نماید که ما زائده جنگ و وابسته به صدام نبوده ایم. سازمان و بخصوص رجوی که جایگاه خدا در سازمان را داشته ، حال بعد از طی دو دهه در عراق چگونه میتواند تحلیل های خود را ماست مالی کند و خروچش را توجيه نمايد؟ سازمان مجاهدين به لحاظ واقعی از صحنه سیاسی ایران حذف شده که با خروج باقیمانده نیروهایش از عراق نيز بطور فيزيکی منهدم خواهد شد و پذيرش اين واقعيت برای رهبری آن که جایگاه خدای دارد بسيار تلخ و گران است. سازمان میخواهد که نیروها در عراق بمانند و مورد معامله قرار بگیرند و يا تحویل رژیم جمهوری اسلامی داده شوند. اگر آنها تحویل رژیم داده شوند برای سازمان بهتر است. چون سازمان فکر میکند اگر در ایران مورد شکنجه قرار بگيرند احتمال دارد حداقل مخالف مجاهدین نشوند. ولی اگر زیر نظر سازمان ملل به اروپا و یا کشور امنی انتقال داده شوند هزاران نفر مثل شمس حائری و اسکندری........ در میان آنان پیدا میشود و تمام خراب کاری فرقه را در سالهای گذشته افشا میکنند. سازمان فکر میکند اگر آنان در ایران افشاگری کنند، مردم برای افشاگری زیر شکنجه هر چند درست باشد ارزش قائل نمی باشد. خارج شدن از عراق به معنی پایان سناریو ارتش آزادیبخش ملی ایران میباشد. اگر چه از این ارتش دروغین چیزی باقی نمانده است ولی رجوی تا زمانی که در عراق میباشد میتواند با این کار تعداد زیادی از نیروها را سرگرم نماید. خیلی از این افراد غیر از جلوی پای خود جای دیگری را نمی بیند و بودن در عراق در آن حصار تشکیلاتی بهترين جا برای مریدان است. آمدن نیروها به خارج باعث برقراری ارتباط سالم با جهان خارج از تشکیلات ميشود و اين نيز به مفهوم شکستن ديوارهای دروغین تشکيلات و سرابهای سازمان و رجوی وتحلیلهای نادرست ميشود. خارج شدن از عراق یعنی شکست تمام عیار مبارزه خشونت آمیزبا اتکا به کشور های بیگانه. خارج شدن از عراق به معنی تسلیم شدن به نیروهای اپوزسیون که سالها به مجاهدین گفته بودند که تاکتیک انتخابیشان اشتباه است. خارج شدن ازعراق یعنی پایان رئیس جمهوری مریم رجوی، شواری ملی مقاومت و پایان خط های بسته به ناف سازمان از جمله سازمان چند نفری چریک ها فدائی پیرو برنامه هویت آقای سامع، آقای هزارخانی و ديگر نفراتی که با پول مجاهدین ارتذزاق میکنند
حال وظیفه ما چیست؟
هموطنان گرامی شورای حکومتی منصوب امریکا در عراق اعلام نمود، اعضای سازمان مجاهدين در عراق باید تا پایان سال جاری از عراق خارج شوند. این در شرایطی است که تمام در های پناهندگی در غرب به روی پناهندگان بسته شده است و هیچ کشوری حاضربه دادن پناهندگی به اعضای مجاهدین مستقر در عراق نمیباشد. این در حالی است که تعداد زیادی از آنها پناهندگی کشورهای اروپائی را دارند و سازمان مجاهدین یا پاسپورت های آنان را مصادره کرده است و یا تاریخ اعتبار آنان گذشته است. متأسفانه بعضی از جداشدگان در اروپا در ماههای اخیر در جهت مسدود کردن راه وارد شدن اعضای سازمان در عراق به اروپا سعی میکنند که کینه شخصی و تصفیه حساب های خود را با رجوی سر انسانهای دیگری که خود قربانی سیایست غلط رجوی شده اند خالی نمایند. این در حالی است که نفرات تشکیلاتی که صد در صد مرید مریم و مسعود هستند به صورت گروهی وارد اروپا شده اند. به عنوان تلاشگر حقوق بشر خوشحال میشوم که تمام افراد سازمان، حتی آقای رجوی و سایر مسئولین سازمان سالم به اروپا وارد شوند. آمدن آنان به یک کشور امن باعث حذف باز خواست از آنها به خاطر اشتباهات آنان نخواهد شد. اگر چه من پس از جدای از سازمان هیچ گونه اشترک عقیدتی و سیاسی با سازمان مجاهدین نداریم و خوب میدانیم که آقای رجوی با توجه به حمایت از رژیم صدام جای در عراق ندارد و احتمال دارد که آنها مورد معامله قرار گیرند لذا از شما آزادیخواهان و طرفداران حقوق بشر میخواهیم در راستای انتقال تمام اعضای سازمان به کشوری امن، با تحت فشار گذاشتن سازمان پناهندگان ملل متحد، شرایطی را فراهم آورد تا تمام اعضای سازمان که در عراق میباشند به کشور امنی انتقال داده شوند. انتقال این افراد به کشوری غیر از عراق و ایران باعث رسوائی سازمان رجوی و نجات جان هزاران انسانی است که می تواند در آزادی کامل حق انتخاب داشته باشند
محمدرضا اسکندری
هلند 13 دسامبر 2003