امام جمعه ايلام و انكار هويت كردى موسی باباخانی
پس از پايان جنگ جهانى اول چندين دولت جديد در خاورميانه تأسيس شدند كه يكى از آنها ايران بود. تأسيس دولت ايران يك پديدهاى
طبيعى نبود بلكه دلائل اصلى تأسيس آن به تحولات سياسى و دخالت دولتهاى ابرقدرت در امورات داخلى(منطقه) برمىگردد.از همان بدو تاسيس دولت مركزى ايران، كثيرالمله بودن ساختار كشورى ايران ناديده انگاشته شد. و نه تنها هيچ طرح و برنامهى نوينى براى حل مسئلهى ملى در ايران ارائه نگرديد، بلكه سياست آسميلاسيون و ذوب مليتهاى ايرانى در بر گرفته شد، براين مبنا حاكمان ايران كوشيدند كه مليتهاى ديگر ايران را در داخل مليت حاكم فارس ذوب كنند.اين سياست رژيم پهلوى در طول دوران حاكميتش يعنى تا سال 1357 ادامه يافت و بعداً نيز پس از پيروزى انقلاب سراسرى ملتهاى ايران در سال 1357 كه به وسيلهى عدهاى آخوند واپسگرا از اهداف اصلىاش منحرف شد و مليتهاى ايرانى از طرف حكومت مذهبى تازه تأسيس شده مورد ژنوسايد قرار گرفته و سران رژيم تازه به قدرت رسيده كوشيدند با سوْ استفاده از اينكه مذهب اكثريت مليتهاى ايرانى شيعه است وجود تنوع مليتى در ايران را انكار كردند. در راستاى همين سياست ضد خلقى بود كه با استفاده از باورهاى مذهبى در 28 مرداد سال 1358 عليه ملت كرد فتواى جهاد صادر كردند و ملت كرد را كافر قلمداد كردند. اما اكنون بعد از 26 سال اين سياست به دليل هشيارى ملت كرد نقش برآب شده است
ادامه مطلب کلیک کنید