به آذين در بستر مرگ
مردي که تنها از آزادي گفت
سهيل آصفي - درك و دوستي، اين تنها برق روشني است كه در شب هستيمان مي تابد، برقي ميان دو غرقاب تولد و مرگ و اينك.... و اينك اوست كه رهسپار غرقاب آخر است؟ بر تخت آرميده، با تواني اندك از جسم و روح در اوج قله ها. نگاهش مي كنم. صدايش مي زنم. ژان كريستف چشم باز مي كند.... ژان كريستف است؟